شعار نیز در مفهوم عام خود همان است که در اجتماعات سراسری گفته می شود و یا بر دیوارها و پلاکاردها نقش می بندد.
مردم که بدنه انقلاب ها را تشکیل می دهند، به گونه ای منسجم و هماهنگ خواسته های روزمره و در عین حال پر محتوای خود را که زمینه ساز یک تحول عمیق سیاسی – اجتماعی است، در قالب شعارها بیان می دارند که البته محتوای این شعارها با توجه به میزان درک سیاسی و همچنین ماهیت خواسته های هر جامعه تفاوت دارد. فرم و نوع شعارها نیزهمراه با جریان انقلاب و شدت و ضعف آن تغییر می کند. ماهیت شعارها نیز خود نشانگر مرحله ای خاص از روند انقلاب است. به طور کلی ماهیت شعارهای انقلابی را می توان به 4 بخش تقسیم کرد:
بخشی از شعارها از آغاز انقلاب و حتی قبل از آن به طور رسمی در تجمعات قانونی و از طریق بیانیه های رسمی و حتی در رسانه های گروهی مطرح می شوند که بر اصلاحات و تغییرات جزیی در ماهیت نظام سیاسی تأکید دارند. بخشی دیگر از شعارها که همزمان با اوج گرفتن حرکت انقلابی سر داده می شوند، ماهیت سلبی دارند و خواهان از بین رفتنِ رژیم سیاسی حاکم هستند و در روزهای آخر پیروزی انقلاب نیز شعارهایی که ماهیت ایجابی داشتند که بر تشکیل یک نظام سیاسی مطلوب تأکید می کردند در تظاهرات سرداده می شد. در فواصل مختلف حرکت انقلابی نیز شعارهایی که بر نحوه مبارزه تا پیروزی حرکت و انسجام و تقویت پایگاه رهبری تأکید دارند، مورد توجه انقلابیون قرار می گیرد.
مقاله حاضر که به شعارهای دوران انقلاب پرداخته است تقدیم شما می شود.
ارزش ادبی شعارها و دیوار نوشته های دوران انقلاب اسلامی
بررسی این شعارها و دیوار نوشته ها نشان می دهد که مردم ایران در آن زمان چه می خواستند؟ نسبت به چه چیز و چه کس کینه داشتند؟ و چه کسانی را دوست می داشتند؟ از شعارها به اعتقاد و تفکر شعار دهندگان نیز می توان پی برد؛ به عنوان مثال آن کس که شعار می دهد «نان، مسکن، آزادی» چیزی را می جوید که تنها در محدوده این عالم و خواسته های مادی است و بسیار دور است از آن که می گوید: «سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن».
به هر روی این شعارها از جنبه های گوناگون شایان نقد و بررسی است. در اینجا به جنبه های ادبی و بومی آن توجه خواهد شد. با بررسی شعارهای دوران انقلاب می توان گفت آنان که شعارها را سر می دادند و یا آنها را بر دیوار می نوشتند از مردم تحت ستمی بودند که به فغان آمده بودند و نفرتشان را با شعارها و نوشته هایشان بیان می کردند، این شعارها – که برخی از آنها در پی خواهد آمد – برگرفته از نگرش ها و باورهای دینی، اعتقادی و بومی و عامیانه مردم بود.
از آنجا که آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت شعار است نه شعر، کاملاً با اصول و عنصرهای ادبی و شعری مطابقت نمی کند و در بسیاری موارد وقتی از ارزش ادبی و هنری آن سخن به میان می آید، دقیقاً به معنای ارزش هنری وادبی شعر ومتون ادبی نیست.
دراین مقاله سعی شده است شعارهایی که ادبی تر و هنری تر و پرمعناتر هستند، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و ارزش ادبی آنها بیان شود.
الف – آهنگ و موسیقی در شعارها
از آنجا که شعارها را مردم دست جمعی و یک صدا می خواندند نوعی وزن و آهنگ در شعارهایشان به چشم می خورد:
1- « سکوت هر مسلمان/ خیانت است به قرآن.»
این شعار داری وزن است و «مسلمان» و «قرآن» نیز هم قافیه اند.
2- « در بهار آزادی جای شهدا خالی راه شهدا باقی.»
3- « نه سازش سیاسی، نه قانون اساسی به گفته خمینی جمهوری اسلامی.»
این شعار دارای یک ریتم خاصی است تکرار «س» در آن ایجاد «موسیقی حرف» کرده است تکرار «س» «هیس» و امر به سکوت را به ذهن متبادر می کند خطاب به دشمنان است و آنان که خواهان سازشند.
4- «خون رنگین بهتر از زندگی ننگین است»
جمله فوق چون دیوار نوشته است نه شعار، دارای وزن نیست، اما تکرار «ن» در آن ایجاد موسیقی کرده است.
ب – سبک شناسی شعارها
1- تشبیه
1-1- « ای شاه دم بریده، زمان قدرت مردم رسیده .»
مردم « به تشبیه(1) مضمر یا پنهان» شاه را سگ می دانند. سگ با دمش برای اربابش چاپلوسی می کند؛ امریکا ارباب شاه بوده است. دم او – قدرتش – توسط مردم بریده شده است و دیگر توان تملق در برابر امریکا را ندارد، مردم با از بین بردن او، خود حاکم بر سرنوشت شان شده اند.
2-1- « در بهار آزادی جای شهدا خالی .»
بهار آزادی، تشبیه بلیغ است که از هنری ترین انواع تشبیه در آن حذف شده است و تأمل و درنگ خواننده را برای درک معنا می طلبد. بهار پس از زمستان – به معنای نمادین ظلم و بیدادگری است. بهار، فصلی است که مردم از تازیانه های سوز سرما در امانند. دیگر مردم از ترس سرما خود را در لباسها پنهان نمی کنند «آزادی» همچون بهار است. در بخش دوم این شعار «جای شهدا خالی» نیز تشبیه زیبایی وجود دارد – تشبیه مضمر – بهار همراه با گلها و گیاهان است، اصلاً لازمه بهار، گل است. هنگامی که می گویند جای آنها خالی است یعنی نیستند و حتماً می بایست می بودند و گرنه بلافاصله پس از ذکر «بهار» نامشان برده نمی شد، پس به تشبیه مضمر – پنهان – آنان گل هستند.
2- تلمیح
« پرسنل هوایی، حّر زمان ما شد.»
دراین شعار، پرسنل هوایی به حّر تشبیه شده اند. تلمیحی تاریخی و مذهبی دراین شعار وجود دارد؛ «حّر» از فرماندهان سپاه یزید بود که به قصد جنگ با امام حسین علیه السلام به میدان آمده بود؛ اما به خواست خداوند از سپاه کفر بیرون آمد و به سپاه امام حسین علیه السلام پیوست.
پرسنل هوایی نیز در ابتدا در خدمت سپاه شاه – یزید – بودند و سپس به مردم پیوستند، ژرف ساخت این تشبیه و تلمیح این است که شاه همچون یزید است و امام خمینی پیرو امام حسین علیه السلام.
ج – درون مایه های ادبی شعارها
1- زبان گفتار و عامیانه مردمدر شعارها به چشم می خورد که برخاسته از نوعی بیان صمیمی است:
الف ) « اگر آقا دیر بیاد، مسلسل ها بیرون می یاد.»
مردم در اینجا «آقا» - امام خمینی (ره) – را از خودشان می دانند سپس به جای زبان رسمی زبان روزمره را به کار می برند.
ب ) « نم نم بارون می یاد، خمینی تهرون می یاد.»
دراینجا نیز زبان و گفتار عامیانه به کار برده شده است. مردم باران را رحمت خداوند می دانند. امام خمینی نیز چون باران است. ژرف ساخت شعار چنین است: تهران چون باغی است، باغی بی برگ و بار؛ باران بهاری فرا رسیده است. با بارش باران، گلها و گیاهان می رویند و همه جا را عطرآگین می کنند. امام خمینی نیز چون گلی است که پس از باران رحمت الهی از باغ تهران می روید، در ضمن بر اساس سنتی دیرینه، ایرانیان پیش از آمدن میهمانی عزیز که انتظار آمدنش را دارند زمین را آب و جارو می کنند، در اینجا نیز گویی خداوند باران رحمتش را برای ورود امام بر شهر تهران پاشیده است.
ملای رومی در شعری به این سنت اشاره می کند:
آب زنید راه را هین که نگار می رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد
2- انعکاس اوضاع جامعه در شعارها
1- « توپ، تانک، فشفشه، این شاه باید کشته شه .»
این شعار متناسب است با حال و هوای روزهای مبارزه با شاه ، ارتش شاه با توپ و تانک در خیابان ها به جنگ مردم بی سلاح و بی دفاع آمده بود. مردم خواهان کشته شدن و اعدام شدن شاه هستند، گویی مردم علت این را که خواهان اعدام شاه هستند دراین شعار بیان می کنند. مردم می گویند شاه با توپ و تانک - قدرت نظامی – به جنگ با مردمی برخاسته است که تجهیزات او را ندارند و حداکثر سلاح گرمشان در برابر او فشفشه است، پس چنین شخص ناجوانمردی باید از صفحه روزگار پاک شود.
این شعار ناخودآگاه از درون مردم جوشیده است و ممکن است خود آنها چندان از معنای شعارهایشان آگاه نباشند، اما آنگاه که این شعارها به زیر ذره بین نقد و تحقیق ادبی قرار می گیرد معناهای پنهان و منشا آنها آشکار می شود.
3- بیان نمادهای دینی
الف ) « هر کس که عدالتخواه است، از قتل حسین آگاه است.»
حسین در اینجا نماد حقیقت خواهی، ایثار و شهادت و مظلومیت است و نمادی دینی و مذهبی دارد.
ب ) « تا خون مظلومان به جوش است، آوای عاشورا به گوش است.»
دراین جا عاشورا نماد دینی است و معنای آن از زمان و واقعه ای در هزار و چند صد سال پیش فراتر رفته است و الگوی هر زمانی شده است که مظلومان در برابر ظالمان می ایستند و تنها به هدف می اندیشند و از انبوهی دشمنان نمی هراسند. گویا عاشورا چون بانگ مردانگی و غیرتی است که از آن زمان، همواره در حال نواخته شدن است و آزادگان را به پیروزی از خود می خواند.
د – گونه شناسی ادبی شعارها
1- دلالت های ثانوی جملات(2)
1-1- « ای شیعیان، شاه فنا می شود، رهبر ما روح خدا می شود.»
این جمله، جمله ای خبری است؛ اما مراد از خبر در اینجا خود خبر نیست بلکه دلالت ثانوی آن مراد است که عبارت است از بیان آرزو و مژده دهی.
1-2- « تا شاه کفن نشود، این وطن وطن نشود.»
این جمله نیز خبری است؛ اما منظور از آن خبر نیست، بلکه لازم خبر مراد است که در اینجا تشویق و برانگیختن مردم به مبارزه علیه شاه است.
1-3- « ارتش اینجا تهران است، دشمن نیاوران است.»
دلالت ثانوی این جمله خبری آگاه گردانیدن و شرمنده ساختن ارتش و تبیین راه است.
1-4- « مردم چرا نشستین؟ نکنه که شاه پرستین.»
جمله، پرسشی است؛ اما معنای ثانوی و پنهان آن «نهی» است. شعار دهندگان از مردم می پرسند چرا نشسته اید؟ مراد آنان از این پرسش، گرفتن پاسخ نیست بلکه به آنان می گویند که برخیزید. امر توبیخ و ملامت نیز در آن نهفته است.
2- شوخی و طنز
1-2- « ای بختیار شیره کش، تو هم برو مراکش .»
مراکش کشوری است که شاه به آنجا گریخته و با شیره کش نوعی هماهنگی موسیقایی دارد و از طرف دیگر – مرا بکش – را نیز به ذهن متبادر می کند که در تناسب با شیره ای معتاد بودن بختیار است. این گونه ظرافت ها از زبان طنز مردم کوچه و بازار نشات گرفته است.
2-2- « استکان طلایی، فرح رفته گدایی.»
طلایی و گدایی با یکدیگر تناسبی ندارند و تنها برای آهنگین شدن در کنار هم آمده اند.
2-3- « پفک نمکی شوره، نخست وزیر کوره .»
2-4- « این است شعار بختیار، منقل و وافور بیار.»
شایان ذکر است که در برخی شعارها پیوند زبان ادبی با زبان عامیانه ایجادگر طنز بوده است که برخی نمونه های آن در پی می آید.
الف ) « گلهای زهرا همه پرپر شده، این بختیار خر بوده خرتر شده .»
گلهای زهرا استعاره است از شهیدان
ب ) « زنها به ما پیوستند بی غیرتها نشستند.»
3- رویکرد عالمانه و فکورانه برخی شعارها
1-3- « سکوت هر مسلمان، خیانت است به قرآن.»
2-3- « مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد.»
3-3- « درخت انقلاب به خون احتیاج دارد.»
4-3- « به ظلم طاغوتیان به جور فرعونیان یا حجة بن الحسن، عجل علی ظهورک.»
5-3- « ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است، ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است.»
پی نوشت ها:
1- برای دیدن تعریف تشبیه مضمر یا پنهان ر.ک.دکتر میرجلال الدین کزازی، بیان، چاپ اول، ص 76. و نیز به : سیروس شمیسا، بیان، چاپ سوم، صص 123-122 مراجعه کنید.
2- دکتر سیروس شمیسا، معانی ، ص 65 به بعد.
نظرات شما عزیزان: